گفت معشوقی به عاشق گفت معشوقی به عاشق کای فتی تو به غربت دیده ای بس شهر ها پس کدامین شهر از آنها خوشتر است؟ گفت آن شهری که در وی دلبر است هر کجا تو با منی من خوشدلم گر بود در قعر چاهی منزلم شد جهنم با تو رضوان نعیم بی تو شد ریحان و گل نار جحیم. هر کجا یوسف رخی باشد چو ماه جنت است آن گرچه باشد قعر چاه. خوشتر از هردو جهان آنجا بود که مرا با تو سر و سودا بود.
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت